مقام فوق عصمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه
 
تصاویر زیبا در مورد بسم الله الرحمن الرحیم
 
وجوب اطاعت همه موجودات از فاطمه زهرا (س):
در روایت عجیبی امام موسی بن جعفر (ع) می فرماید : (لقد کانت مفروضۀ الطاعۀ علمی جمیع خلق الله من الجن و الانس والطیر و الوحوش والانبیاء والاملائکۀ)یعنی خداوند متعال اطاعت فاطمه را بر همه خلایق از جمله جن ، انس ، پرندگان ، حیوانات وحشی ، پیامبران و ملائکه واجب کرده است . حال چه کسی می تواند این روایت را با سطحی نگری معنا کند ؟! نوح نبی الله ۲۵۰۰ سال عمر کرد که از فاطمه ۱۸ ساله اطاعت کند ؟! ابراهیم (ع) که ۱۲۰ سال عمر کرد و مورد ابتلائات سنگینی قرار گرفت باید از فاطمه ۱۸ ساله اطاعت کند ؟!
لیلۀ القدر فاطمه (س) است :
در تفسیر شریف فرات کوفی روایت شده است که امام صادق (ع) در رابطه با آیه (إنا أنزلناهُ فی لیلۀ القدر) می فرماید : (الیلۀ فاطمه و القدر الله فمن عرف فاطمه حق معرفتها فمن ادرک لیلۀ القدر …)علامه حسن زاده نیز در این باره می فرماید :
تبرک از حدیث الیلۀ القدر بجویم تا گشایم مرتوراصدر
به تفسیر فرات کوفی ایدوست نظر کن تا در آری مغز از پوست
بفرمودست و بشنو ای دل آگاه که لیله فاطمه است و قدر الله
چو عرفانش به حق کردید حاصل به ادراک شب قدرید نائل
در روایت دیگری داریم که خداوند متعال به پیامبر (ص) فرموده است : ای پیامبر ! اگر فاطمه (س)نبود، تو علی و جمیع خلق را نمی آفریدم !
این روایت واقعا عجیب است . پیامبری که تمام علوم پیامبران پیشین در او جمع است ، عقل کل و کل عقل است ، جبرائیل از همراهی او عاجز است و فقط یک اسم اعظم است که خدا می داند و ایشان نمی داند ، این چنین مورد خطاب حضرت حق متعال قرار می گیرد که ای پیامبر ! اگر فاطمه نبود تو را خلق نمی کردم ! گویا یکی از اسرار لقب اُم ابیها (مادر پدرش) که مختص فاطمه زهرا (س) می باشد نیز به خاطر همین مطلب است ، چرا که اگر فاطمه (س) نبود پیامبر (ص) هم نبود. بنابراین ایشان حق مادری برگردن پیامبر (ص) دارد. امام خمینی (ره) نیز در رابطه با حضرت زهرا (س) می فرماید : فاطمه (س) زنی بود که اگر مرد بود واقعاً پیامبر می شد .
فاطمه (س) محور اجابت دعا و استخاره است . برای استخاره کردن دعا روایت شده است که در ابتدای آنها باید بگوییم : (الهم صل علی فاطمه و أبیها و…). در روایت داریم که فاطمه (س) حلقه وصل نبوت کبری و ولایت عظماست یعنی پیامبر(ص) را به علی(ع) و علی(ع) را به پیامبر(ص) وصل می کند نه این که شخص ایشان را به هم وصل کند بلکه شخصیت و اهدافشان را به هم متصل می کند .
فاطمه (س) تنها ۱۸ سال عمر کرده و تنها ۲ خطبه خوانده است . مرحوم قزوینی (ره) در این باره می فرماید : اگر فاطمه (س) بیش از این در عالم طبیعت می ماند دیگر جایی برای هیچ یک از پیامبران نمی ماند. به عبارت دیگر اگر این دو خطبه ، ۷۰ خطبه می شد دیگر کسی به ابراهیم (ع) نگاه هم نمی کرد . نوح با ۲۵۰۰ سال عمر خطبه ای همچون خطبه های فاطمه ۱۸ ساله ندارد . عبدالزهرای نجفی در این باره می گوید : اگر بگویم که خطبه فاطمه برنده تر و تیز تر از شمشیر علی (ع) است دروغ نگفتم .
حضرت فاطمه زهرا (س) ۲ خطبه خواند. یکی در خانه و در جمع زنان مهاجرین و انصار و دیگری در مسجد . می دانیم برای ارائه یک سخنرانی خوب و تأثیر گذار باید شرایطی برقرار باشد مثلا باید شرایط جسمانی سخنران مساعد باشد، اعصاب سخنران نیز نباید به هم ریخته باشد . و از طرفی شرایط مستمعین هم باید مطلوب باشد . اما برای فاطمه (س) هیچ یک از این شرایط بر جا نبود. اول این که در هر دو خطبه حضرت مجروح بود . از طرفی هم مستمعین همه مرد و با ایشان نامحرم بودند . اینها ایستاده بودند و سرهم تکان نمی دادند چرا که دوست نداشتند به حرف های فاطمه (س) گوش دهند با شرایطی که پیش آمده اینها مجبور به گوش کردن صحبت های حضرت زهرا (س) شدند . زینب (س)هم زمانی که در کوفه خطبه خواند با تصرف در کائنات زنگوله شتر ها را هم ساکت کرد (سکنت الاجراس) چرا که اگر غیر از این بود اصلا به حرفشان گوش نمی کردند .
خلاصه ؛ در شرایطی که حضرت فاطمه زهرا (س) پهلویش شکسته بود و… دو خطبه خوانده است که تا کنون بیش از ۶۰۰ شرح بر آن نوشته اند . حال سوال اینجاست که اکر ایشان سالم بودند و بر منبر می رفتند و خطبه های بیشتری می خواندند چه اتفاقی می افتاد ؟! شاید در این حالت نهج البلاغه هم تحت الشعاع قرار می گرفت . در روایتی چنین آمده است که پیامبر(ص)، زهرا (س)را مخاطب خود قرار داد و فرمود : (إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک) این روایت در جای دیگر و به شکل دیگری هم آمده است که(إن الله یغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها )
این هم از احادیثی است که نمی شود با سطحی نگری از آن عبور کنیم و باید چهار مرحله تفکر ، تدبر ، تعمق و تأمل را طی کنیم تا در فهم آن به نتیجه مطلوبی برسیم . . خداوند متعال در بین همه موجودات زمینی و آسمانی ، فرشتگاه واجانین و … انسان را بهترین موجود معرفی کرده و زبان به مدح او گشوده است . آیه (فتبارک الله احسن الخالقین ) نیزبر همین موضوع دلالت دارد . چرا در مقابل احسن الخالقین ، احسن المخلوقین وجود دارد . همه ما از بدو تولد تا زمانی که از دنیا می رویم و پس از آن یک انسانیتی در وجودمان داریم که برای همه یکسان است . برای همین اگر یک بچه بالای ۵ ماه را در شکم بکشند دیه دارد . چرا که روح در او دمیده شده است . همان روح و انسانیتی که در وجود یک بچه ۵ ماهه است در وجود یک انسان ۵۰ ساله هم هست .
زمانی که خداوند متعال انسان را آفرید فرشتگان سوال کردند (قالو أتجعل فیها من یفسدُ فیها ویسفک الدماء و …) پرسیدند که خدایا ! می خواهی کسی را بیافرینی که خونریزی و کارهای زشت می کند ؟! خداوند آنجا هم از ما حمایت کرد و فرمود : این موجود برای من خیلی عزیز است ، من چیز هایی می دانم که شما نمی دانید .
لطیفه :
روزی استادی در کلاس فرمودند : ای کسانی که صدای من را می شنوید ! خدا در مقابل همه مخلوقاتش از شما تعریف کرده است ، خدا را ضایع نکنید .
اولین مخلوق خدا :
با توجه به روایات رسیده از اهل بیت معصومین(ع)، اولین مخلوق خدا عقل می باشد، وجه تمایز ما با سایر موجودات نیز در همین است که ما عقل داریم اما آنها به این شکل که ما عقل داریم دارای عقل نیستند . روایاتی که در مورد عقل است نشان می دهد که عقل نعمت ارزشمندی است . مثلا در روایت داریم که (العقل اصل کل خیر) .در جای دیگری آمده است که زمانی که خدا عقل را آفرید به او فرمود : برو جلو ، برو عقب و… عقل هم همه را انجام داد ، خدا فرمود : به عزت و جلالم قسم که محبوب تر از تو نیافتم . این مطلب یک معامله محیر العقول را به ما می فهماند که در پهنای هستی اشرف مخلوقات (انسان )به افضل موجودات یعنی عقل برخورد می کند و توسط حکمت حکیم الا طلاق با هم تلفیق می شوند حال سوال اینجاست که حاصل ازدواج اشرف مخلوقات و افضل موجودات چه وجود ارزشمندی را به وجود می آورد ؟!
لطیفه :
پس از آنکه نوح قومش را نفرین کرد و عذاب الهی نازل شد جبرئیل به صورت یک انسان نازل شد و به سمت نوح(ع) رفت . با توجه به اینکه که حضرت نوح(ع) شغلش ساختن کوزه بود . جبرئیل پرسید : که همه این کوزه ها را چند می فروشی ؟ نوح گفت : به فلان قیمت ..! جبرئیل بهای همه کوزه ها را به نوح(ع) داد و سپس یکی یکی اقدام به شکستن آنها نمود، نوح گفت چکار می کنی ؟ ! جبرئیل گفت پولشان را دادم . نوح گفت : پولت را نمی خواهم من برای ساختن اینها زحمت کشیده ام . جبرئیل گفت : خدایت به تو سلام رساند و فرمود : وقتی که نفرین کردی و همه مخلوقات من کشته شدند برای این بود که خالق آنها نبودی .
من و شما بهترین موجوداتی هستیم که با عقل ازدواج کرده ایم . اما گاهاً انسان در برخی از امور ، از عقل پیروی نمی کند یعنی عقل را لگد کرده و از هوای نفسش اطاعت می کند . به عبارت دیگر گاهی اوقات انسان ها به جای اینکه از عقل دستور بگیرند ، از خشم و غضب و … دستور می گیرند .
یک دست به مصحفیم و یک دست به جام گه نزد حلالیم گهی نزد حرام
مائیم در این گنبد ناپخته خام نه کافر مطلق نه مسلمان تمام
به قول مرحوم چلویی، ایشان می فرمود :
امتحان کرده اند ما را چند این که در دست ماست ایمان نیست جمع عالم زدیم و فهمیدیم از صدی ده یکی مسلمان نیست
حال اگر کسی بتواند قدر و منزلت خویش را بشناسد و تمام اختیارش را به دست عقل بسپارد و به هیچ وجه از هوای نفس پیروی نکند می شود (یغضب لغضب العقل و یرضی لرضی العقل) چنین انسانی هیچگاه کار غیر عقلانی انجام نمی دهد .
این چه دریای وجودیست که از لجه آن دُّر یکدانه آدم به کنار آمده است
این انسان موفق ، پیروز، سربلند ، سرافراز است . اگر چنین انسانی را مشاهده کردید خاک پایش را هم ببوسید . کسی که تمام افعالش بر روی محور عقل استوار است به شما که خوشگل و خوش اندام و پولدارو… هستید حسادت نمی کند و می گوید : او زحمت کشیده و حتماً روزی اش بوده است . اما وقتی که عقل کنار می رود می گوید : فلانی خیلی عالم است اما … . فلانی رئیس فلان جا شده اما … .
عقل دشنامم دهد من راضیم زان که فیضی دارد از فیاضیم
جاهل ارحلوا نهد اندر لبم من از آن حلوای او اندر تبم
گاهاً شخص جاهلی مرتباً از انسان تعریف می کند که این تعریف و تمجید او جز درد سر هیچ نتیجه ایی ندارد اما گاهی انسان عاقلی با قوه قهریه اش با ما برخورد می کند و می گوید : چرا فلان کار را کردی ؟ می بینیم که این فرمایش عاقلانه مسیر زندگی انسان را عوض می کند . اگر کسی مارا با تازیانه عقل نزند و ما را به این واسطه توجیه نکند که ما هیچ وقت به مقام (یغضب لغضب العقل و یرضی لرضی العقل) نمی رسیم .
در رساله معراجیه شیخ الرئیس ابوعلی سینا این مطلب آمده است که پیامبر (ص) به حضرت علی (ع) می فرماید : یا علی ! مردم با اعضاء و جوارحشان به سمت خدا می روند ، اما تو با عقل و جوانحت به خدا نزدیک شو . یعنی با تفکر، تدبر ، تعمق و تأمل عبادت شیرین در وجود خودت ثبت کن . بنابراین اگر انسان همیشه سکان آموزش را به دست عقل بدهد به مقامات والایی می رسد .
نکته:
مقام بالاتری هم از عقل متصور می باشد، مثلاً در برخی از موارد عقل انسان از ادراک مباحث سنگین عاجز و ناتوان می شود به عبارت دیگر در برخی از امور عقل بیش از یک حد و اندازه نمی تواند ارتقاع بگیرد ؛ نه اینکه شخص پا بر روی عقلش گذاشته باشد و از هوای نفسش پیروی کند . مثلا خداوند متعال در قرآن می فرماید : (زوجین اثنین) یعنی همه مخلوقات باهم و به صورت جفت جفت ازدواج می کنند . این مطلب در زمان نزول آیه از جمله مباحثی به حساب می آمد که عقل و علم بشر قادر به ادراک آن نبود . اما امروزه دانشمندان با امکانات و تجهیزات علمی پیشرفته ای که دارند به معنای این آیه پی برده اند .آنها دریافته اند که حتی همه درختان و گل ها و… نرو ماده دارند و با هم ازدواج می کنند و گرده ای که به منزله نطفه است به وسیله باد از نر به ماده انتقال می یابد . قرآن در این رابطه آیه ی زیبایی دارد : (وأرسنا الریاحَ لواقح) یعنی ما بادهایی را برای تلقیح (آبستن کردن) فرستادیم .همان طوری که گذشتگان از ادراک و فهم این مباحث عاجز بودند،هم اکنون ما نیز از فهم برخی از مسائل عاجزیم . مثلا چه کسی می تواند آیه (اذا زلزلت الارض زلزالها) را به وسیله عقلش درک کند ؟ این مطلب فراتر از عقل است .
انسان مالک در سیر إلی الله به مقامی (لقاء الله ) می رسد که تمام اختیاراتش را به حضرت حق متعال تفویض می کند، البته این مرحله ضد عقل نیست ، فراتر از عقل است. شخصی که به این مقام برسد دیگر نمی گوید که چون عقلم دستور می دهد فلان کار را انجام می دهم . این شخص، فانی فی الله ، ممسوسٌ فی ذات الله ، حجت الله ، معصوم و انسان کامل است . این نهایت درجه انسانیت است مثل علی (ع )و اولاد پاک او(علیهم السلام).
در این مقام دیگر (یغضب لغضب العقل و یرضی لرضی العقل) مطرح نیست و مقام فراتر از این مبحث است. در این مرحله انسان (یغضب لغضب الرب و یرضی لرضی الرب)می شود. با ذکر چند مثال به تفهیم این موضوع می پردازیم :
زمانی که پیامبر (ص) به معراج رفته بود خدای متعال به او فرمود : در آینده این سه بلا بر سر تو می آید. در اینجا پیامبر (ص) می توانست به وسیله عقلش از آن بلایا جلوگیری کند اما چون پروردگارش اینطور خواسته بود عرضه داشت : (سمعنا و اطعنا).
در آن واقعه به علی (ع ) جسارت می شود و جلوی چشمان ایشان به ناموس خدا نه ناموس علی (ع) یعنی به بهانه خلقت نه همسر علی (ع) بی حرمتی می شود . عقل علی (ع) می گوید شمشیرت را از غلاف بیرون بیاور و آن حرامزاده را به درک واصل کن ، چرا که این مطلب سخت تر از صفین و … است . اما رب علی (ع) می گوید : بایست و بسوز تا علی بشوی . علی (ع) هم در جواب عرضه می دارد : (سمعنا و اطعنا).
زمانی که پیامبر (ص) کارهای درون خانه را بر عهده فاطمه (س) گذاشت و امور خارج از خانه را به علی (ع) واگذار کرد ، زهرا (س) خدا را شکر کرد و بسیار خوشحال شد . عقل و فهم فاطمه زهرا (س) در زمانی که از او فدک را گرفته بودند و آنجا را غصب نموده بودند به او دستور می داد که نرو ، اما رب فاطمه (س ) می فرماید : بیا بیرون و احقاق حق کن. با پهلوی شکسته و تمام جراحت هایی که داری بیا و حقت را بگیر او با این حال عرضه می دارد (سمعنا و اطعنا). سخت ترین کار برای امام حسن مجتبی (ع) این بود که با معاویه ملعون صلح کند .
لطیفه :
در کتاب عبدالفتاح عبدالمقصود می گوید زمانی که حضرت علی (ع) بیش از سه یا چهار ساعت می جنگید. دستش روی قبضه شمشیرش (ذوالفقار) خشک می شد . پس از تمام جنگ دست مولا را در داخل آب گرم می گذاشتند و پس از ساعتی ماساژ دادن ، شمشیر را از دست ایشان جدا می کردند . علی (ع) ذوالفقار را تنها به یک نفر آن هم کمتر از یک ساعت داد آن یک نفر هم امام حسن مجتبی (ع) بود . در جمل با ذوالفقار به میدان جنگ رفت و پس از چندی نزد مولا آمد و عرضه داشت: پدر من توانایی حمل این شمشیر را ندارم! البته سنگینی ذوالفقار به جهت وزن فیزیکی آن نبود، سنگینی آن به جهت روحانیت آن بود . علی اکبر (ع) هم زمانی که زره پیامبر(ص) را پوشید نزد ابا عبدالله (ع) آمد و عرضه داشت : بابا این زره دارد مرا می کشد. سنگینی این زره مرا آزار می دهد .
خلاصه،جنگیدن برای حسن بی علی (ع) مثل خوردن یک خرما بود اما صلح با معاویه خیلی سخت است . شیعیان جاهل آن زمان به امام حسن (ع) می گفتند : (السلام علیک یا مذل المسلمین)، با همه این مسائل امام حسن مجتبی (ع) هم به خدا عرضه داشت : (سمعنا و اطعنا).
امام حسین هم می توانست به جای این که به سمت کوفه یعنی شهر قاتلان پدرش برود ، به سمت یمن می رفت چرا که یمن مملو از دوستان و شیعیان علی (ع)بود . ابن عباس این مهم را می دانست و به همین جهت به امام حسین (ع)گفت : آقا شما به سمت کوفه نروید و … امام فرمود که من در حالت مکاشفه ای دیدم که پیامبر به من فرمود : (إن الله قد شاء یراک قتیلا) بنابراین خدا می خواهد مرا کشته ببیند . اصحاب عرضه داشتند که حداقل زن ها و بچه ها را همراه خود نبر . امام فرمود که از پیامبر (ص) شنیدم که (إن الله قد شاء أن یرهن ………)
آری ! امام حسین (ع) به فراتر از عقل می نگریست. او(یغضب لغضب الرب و یرضی لرضی الرب) بود. ما باید از امام رضا (ع) خجالت بکشیم و باید که ایشان را بیشتر و بهتر بفهمیم چرا که طبق روایات عرض کردیم که ارزش شیعه به فهم اوست ولو فهم یک روایت باشد . شما چه کسی را در دنیا سراغ دارید که چند سال در کنار قاتل پدرش زندگی کرده باشد ؟! مأمون پسر هارون الرشید یعنی پسر کسی است که امام موسی بن جعفر (ع) را ۱۴ سال در زندان حبس کرده بود. برای امام رضا (ع) لحظه ای در کنار مأمون بودن عذاب است . عقل می گوید نرو اما رب می فرماید برو ! برو و این ایرانی ها را شیعه کن. حکومت اینها را، سنی کرده است وگرنه ایشان لیاقت شیعه شدن را دارند. برو و در ایران اقامت کن تا اینها اولاد علی (ع) را بشناسد . امام رضا (ع) هم عرضه داشت : (سمعنا و اطعنا).
اما نکته عجیب و مهمی که قرار است یک عمر به شما زهرا شناسی بدهد این است که پیامبر (ص)نفرمود که فاطمه (یغضب لغضب الرب و یرضی لرضی الرب) است یعنی پیامبر (ص) نفرمود که فاطمه (س) به غضب خدا غضبناک و به رضایت خدا راضی می شود . مطلبی که در اینجا مطرح است بالاتر از این حرف هاست که حکایتگر اسمی به نام مقام فوق عصمت است . پیامبر(ص) می فرماید : یا فاطمه !(إن الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک) یعنی ای فاطمه ! خدا به غضب تو غضبناک و خدا به رضایت تو راضی می شود !!! الله اکبر، الله اکبر ، الله اکبر …
یعنی همه کائنات و مخلوقات و آن مواردی که در آن عرض کردیم باید از فاطمه زهرا (س) اطاعت کنند تا ایشان خوشحال شود چرا که خدا تنها به رضایت او راضی می شود ولاغیر . بسیار سربسته و محرمانه می شود گفت که اگر حضرت زهرا (س) بیش از ۱۸ سال در این عالم می ماند دیگر نمی شد مقامی برای او تعریف کرد .
آیت الله شاه آبادی (استاد امام خمینی (ره)) می فرماید : هر کسی که بخواهد در عرفان به جایی برسد باید از کانال زهرا مرضیه (س) عبور کند و هر کسی هم که بخواهد دعایش به اجابت برسد باید به ایشان متوسل شود .
در کتاب (فاطمه الزهرا من المهدالی الحد)، مرحوم قزوینی از ۵۰ سنی متعصب روایتی نقل شده است که می گوید فاطمه (س) مقام و منزلتی دارد که وقتی در بهشت در جایگاه خود مستقر می شود همه پیامبران موظف به زیارت ایشان هستند . او کیست ؟!
بنابر این روایات ؛ مقام حضرت فاطمه زهرا (س) بسیار فراتر از حاجت دادن و شفاعت کردن و …است، تنها می توان گفت که مقام حضرت زهرا (س) فوق عصمت است .
موجبات خشنودی و رضایت حضرت زهرا(س):
با توجه به آنچه گفته شد، اگر شخصی در مراسم ها و جلساتی که با هدف شناخت اهل بیت (ص) برگزار می شود شرکت کند و با هر مقدار و توانی خرج کند (مثلا در امور فنی ، تزئیناتی ، سایت و…)، این مطلب موجب رضایت و خشنودی حضرت زهرا (س) می شود و رضایت و خشنودی زهرا (س) باعث خشنودی و رضایت خدا می شود، درنتیجه طبق روایت و برهان های عقلی که نقل کردیم که سلسله جنبان رضایت خداوند، وجود فاطمه (س) است .
در تفسیر امام حسن عسگری(ع) آمده است که ، زنی خدمت حضرت زهرا (س) آمد و پرسید که مادرم به سوء هاضمه مبتلا شده است باید چه کنم ؟ حضرت جواب او را داد . آن زن رفت و پس از لحظاتی دوباره بازگشت و سوال دیگری پرسید حضرت باز هم جواب او را داد . این رفت و آمد ۱۰ مرتبه به طول انجامید و زن از رجوع مکرر خجالت کشید . حضرت به او فرمود : خجالت نکش چرا که من پاداشم را دریافت می کنم . زهرا (س) به او فرمود : ای زن ! از پدرم شنیدم که در قیامت به علما و شیعیان و هر کسی که در راه دین ما تلاش می کند خلعت هایی از نور عطا می شود .
بنابراین راه رشد و تعالی برای همه روشن شده است . می گویند فلانی خیلی به حضرت زهرا(س) ارادت دارد؟ ما هم می گوییم پس چرا ایشان در جلسات حاضر نمی شود و نسبت به برگزاری آنها بی تفاوت است ؟ این چه ارادتی است که سبب تحرک و جنبش او نمی شود ؟! چه ارادتی است که فقط موقع قسم خوردن از اسم ایشان استفاده می کنیم ؟! ارادت زمانی اثبات می شود که شما در جلساتی که برگزار می شود بیایید و هر چه می توانید توان خرج کنید . غیر از این هیچ کاری جواب نمی دهد . کلاس عرفان فلانی و درس فلسفه فلانی و… بدون خدمت به زهرا(س) کاری از پیش نمی برد. این را هم دانستیم که در رابطه با حضرت زهرا (س) خیلی کم کاری کرده ایم .
امام حسن عسگری (ع) فرمود: ما بر خلق خدا حجتیم و مادرمان بر ما حجت است . این احادیث را سنی ها (مثل ذهبی و …) هم نقل کرده اند اما ذره ای فهم نکرده اند . گفته اند که فاطمه (س)و ابوبکر ۶ ماه با هم قهر بودند تا از دنیا رفت . مگر پیامبر (ص) نفرمود که خشنودی خدا به خشنودی فاطمه و غضب خدا به غضب فاطمه است . کسی که فاطمه ص ۶ماه با او صحبت نکرد ….
چگونه مهر ورزم برآن ستمگر که دود آتش او دور خانه زهراست
بنابراین فهم صحیح و درست یک حدیث (إن الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک) بینش مارا نسبت به اهل بیت (ع) بسیار وسیع تر نمود . باشد که با انتشار این مطلب موجبات خوشحالی زهرا (س) را فراهم آوریم .

منبع:پایگاه های اینترنتی گروه فرهنگی آل الله



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : برچسب: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه, | 15:12 | نویسنده : منتظر ظهور ولیعصر |